سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که طمع را شعار خود گرداند خود را خرد نمایاند ، و آن که راز سختى خویش بر هر کس گشود ، خویشتن را خوار نمود . و آن که زبانش را بر خود فرمانروا ساخت خود را از بها بینداخت . [نهج البلاغه]
بیستجان لنجان
 
جادوگرانی که جانشین خدامی شوند

امروزه در کشور ما دستِ کم 50 جریان فعال در حوزه معنویت و عرفان وجود دارد که نود در صد آن‏ها وارداتی‏اند. یکی از شاخص‏های مشترک این گروه‏ها، وجود تناقض در اندیشه یا مرام این گروه‏‏هاست .  

انواعِ تناقض در عرفان‏های کاذب 

در معنویت‏هاى جدید، دین و مذهب و در یک کلمه، شریعت جایى ندارد. یکى از تعارضات این معنویت‌ها آن است که از یک طرف احکام عبادى، مناسک و عبادات رایج در ادیان را محکوم مى‏کنند و از طرف دیگر، خود عبادت‏هایى جدید و مناسکى ویژه با آدابی خاص به پیروان خویش آموزش مى‏دهند. نماز را لازم نمی‏شمارند؛ اما خود مدل‏هایی از عبادت و ذکر و خلوت‏نشینی را ضروری معرفی می‏کنند. مثلاً در مکتب اکنکار، شریعت‌های رایج کنار گذاشته مى‏شود و مناسک ادیان محکوم می‌گردد؛ اما روزه روز جمعه، لازم شمرده شده است؛ به‌این‌صورت که فرد در خانه بنشیند، از اجتماع کناره گیرد، ذهن خود را بر استاد زنده آک متمرکز کند و فقط به فکر او باشد.( حکمت آک، صص 8 4 و 7.(

در مرام اشو، مراقبه‌هایى با آداب و اوقاتی خاص، تبلیغ و توصیه مى‏شود به صورتی که یک دوره دوازده جلدی با نام مراقبه برای برنامه دوازده ماهه مریدان اشو تألیف شده و حتی برای هر روز ایشان یک متن عرفانی برای انس و مطالعه و در نتیجه مراقبه و مدی‌تیشن تنظیم گردیده است( اشو، شهامت، بخش آخر(.

لوییز‏هی کتابی دارد با نام در زمان حال زندگی کن که در بردارنده 365 دستورالعمل روزانه برای دست‌یابی به حیات معنوی است. اکهارت توله کلمات قصاری برای مرور و تمرکز درونی نگاشته است؛( ر.ک: سکوت سخن می‌گوید؛ اکهارت توله) وین دایر مراقبه‏هایی برای تهذیب روح با نام عبادت پیشنهاد می‌دهد و کتاب مستقلی برای این هدف گردآوری کرده است.( ر.ک: مراقبه، وین دایر؛ معنویت2، وین‏دایر.) دیانا کوپر، دیپاک چوپرا، والش، دالایی لاما همه چنین برنامه‏هایی را دارند.

عرفان‏هاى جدید،  اماکن پذیرفته‏شده در ادیان هم‏چون مسجد، حسینیه، معبد و کلیسا را مردود اعلام کرده‏اند، اما هرکدام به طریقى، مکانى‏مقدس برای عبادت ابداع نموده است. اشو، مکانى به نام «کمون بین‏المللى اشو» را در هند پایه‏گذارى کرد. ساى بابا، کاخى به نام «آشیانه صلح برین» دارد که در اعیاد همه ادیان، در آن مراسمی برگزار مى‏شود و هم‌چنین محل ملاقات و تشرّف ساى باباست که پیروان وى در آن‌جا او را دیدار مى‏کردند. پیروان مکتب اکنکار، هر چند مکتب خود را جهانى اعلام کرده‏اند و آن را فرا مکانى مى‏دانند، معبدى مقدس در یکى از شهرهاى آمریکا دارند و هر ساله در سالروز تولّد پال‌توئیچل (بنیان‌گذار این مکتب که افسر نیروى دریایى امریکا بوده است) در آن‌جا جمع مى‏شوند. این مکان مقدّس به «معبد زرین اک» مشهور است. یادآورى می‌شود که پاره‏اى از فرقه‏هاى اسلامى، مانند صوفیان که معمولاً با مسجد و حسینیه میانه‌ای ندارند، خانقاه را به جاى آن برگزیده‏اند.

لوییز‏هی کتابی دارد با نام در زمان حال زندگی کن که در بردارنده 365 دستورالعمل روزانه برای دست‌یابی به حیات معنوی است. اکهارت توله کلمات قصاری برای مرور و تمرکز درونی نگاشته است؛ وین دایر مراقبه‏هایی برای تهذیب روح با نام عبادت پیشنهاد می‌دهد و کتاب مستقلی برای این هدف گردآوری کرده است. دیانا کوپر، دیپاک چوپرا، والش، دالایی لاما همه چنین برنامه‏هایی را دارند

عرفان‏هاى جدید، از پیامبران نام می‌برند و گاهی از ایشان تمجید می‌کنند؛ اما جایی برای پیامبران الهی در زندگی معنوی بشر باز نمی‌کنند. در جنبش‌های نوین، به جاى پیامبران، رهبران معنویت مدرن قرار دارند و به جاى منجى و موعود، افرادی مثل «جن‌گیر»، «جادوگر» و «مرتاض» معرفى مى‏شوند.

از افول معنویت حقیقى و ظهور معنویت‏هاى پفکى در عصر جدید، همین بس که پائولو کوئلیو که آثارش به بیش از پنجاه زبان ترجمه شده است مخالفت سرسختانه دین مسیح با جادوگری را نادیده می‌گیرد و به سنّت دینی خویش(دین مسیحیت) پشت می‌کند و دو کتاب مستقل در باب جادوگرى (کتاب‏هاى بریدا و والکیرى‏ها) و یک کتاب در باب روسپی‏گرى و فاحشه‏گری تألیف می‌کند و خود را به ناحق در حوزه معنویت و عرفان جا می‌زند.

در بسیارى از عرفان‏هاى جدید، بهشت و جهنم اخروی انکار می‌شود؛ اما خود نوعی از بهشت و جهنم و نظام محاسبه اعمال را تبلیغ می‌کنند(ر.ک: فرهنگ ادیان جهان؛جان هینلز،ترجمه گروه مترجمان، ص 448(

این نظام جدید که در قالب ایده کارما مطرح است، برای راحت‌طلبان جذّابیت دوچندانی دارد (ر.ک: معرفی مکتب‌های فلسفی هند؛ ساتیش چاندرا چاترجی، ترجمه فرناز ناظر زاده کرمانی؛ مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب؛1384، ص 295). در معنویت‏های جدید به جاى حیات اخروى که همه ادیان الهى بر آن تکیه کرده‌اند ـ تا جایى‌که یک سوم آیات قرآن در مورد زندگى پس از مرگ است ـ مفهومى به نام «تناسخ» وارد شده است. تناسخ به معنى وارد شدن روح فرد مرده، به کالبد کودک تازه متولّد شده و یا به جسم موجوداتى دیگر و حتى در اشیاى بى‏جان.

عرفان‏هاى جدید، از پیامبران نام می‌برند و گاهی از ایشان تمجید می‌کنند؛ اما جایی برای پیامبران الهی در زندگی معنوی بشر باز نمی‌کنند. در جنبش‌های نوین، به جاى پیامبران، رهبران معنویت مدرن قرار دارند و به جاى منجى و موعود، افرادی مثل «جن‌گیر»، «جادوگر» و «مرتاض» معرفى مى‏شوند

روشن است که اگر زندگى اخروى و نعمت‏ها و لذات آن، چنان‌‌که در قرآن آمده است، به انسان غفلت زده جوامع مدرن عرضه شود، با جان و دل می‌پذیرند و این حیات ابدى که داراى پشتوانه منطقى، عقلى و کلامى است، براى تبلیع ادیان الهى عامل بزرگى خواهد بود و بشر تشنه و سرگردان عصر جدید، به جاى پناه بردن به دامن مدی‌تیشن، مراقبه و تناسخ، دست‌یابى به بهشت برین و زندگی راحت اخروی را سرلوحه آمال خود قرار خواهد داد، به زیر پرچم پیامبران الهى و شریعت رحمانى گرد خواهد آمد و به جای دغدغه رفع استرس، به تعالی معنوی و پیوند با خدا خواهد اندیشید. شایان ذکر است که تناسخ، برهان محکمى ندارد و دانشمندان کلام و فلاسفه اسلامى، دلایل گوناگونى بر رد و بطلان تناسخ اقامه کرده‏اند(ر.ک: اسفاراربعه، ج9، ص 12؛ اشارات و تنبیهات، ابن سینا، ترجمه حسن ملکشاهی، نشر سروش، ج اول، 1382، ص 433(.

نتیجه‏ گیری

از آن‏جا که استحکام و اتقان هر مکتبی به دوری آن از تناقض است؛ در جنبش‏های معنویت‏گرایی که الان در کشور ما فعالیت دارند تناقض‏های زیادی مشاهده می‏شود. این تناقضات هم در اندیشه و هم در مرام عملی آن‏هاست؛ به گونه‏ای که در مفاهیمی مانند عبادت‏های جعلی و نظام محاسبه اعمال(تناسخ) و مکان‏های عبادت و کنار زدنِ پیامبران الهی از عرصه ارشاد و هدایت انسان‏ها به روشنی، تناقض‏ گویی کرده‏اند.

 

 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط خدادادموذنی بیستگانی 93/7/30:: 11:21 صبح     |     () نظر
درباره

بیستجان لنجان

وضعیت من در یاهـو
خدادادموذنی بیستگانی
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفه‌ی خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی ماتمکده‌ست کعبه‌ی بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوه‌ی مشهود می‌رسی با نغمه‌ی الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های محمدی داری به روی شانه عبای محمدی مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزه‌ی صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آئینه‌ی علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوه‌ی صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری من تشنه‌ی نگاه توأم أیها العزیز دلتنگ روی ماه توأم أیها العزیز تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را … از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُه
صفحه‌های دیگر
لینک‌های روزانه
لیست یادداشت‌ها
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
آهنگ وبلاگ